رفیق جان مثل جوجه تیغی همه چیز را به خودت نگیر !!!
[مــَن] اینجا برای تمام {آنـهایــــی} می نویسم ...
که هیچ وقت اینـــجا را نـخواهند خواند !!!
خودمانیم . . .
بعد از آن حماقت بزرگ ، وقتی بغض راه نفسم را می بندد و سرم را بین زانوهایم پناه میدهم و خودم را بغل میکنم . . .
فقط خودم میدانم که او چه نجیب زاده ی مهربانی بود ،
و فقط خودم میدانم که هیچ کس نمی توانست او را از من بگیرد تا زمانی که خودم او را وانگذارده بودم ،
و خودم میدانم که از شوق بودنش ، از بس کنار دوست هایم از او گفتم ؛ چنین شد ،
" من لعنت الله علیه "
تا ابد لعنت به من و به حماقت و بچگی ام ، که خودم قید تو را زدم .
وقتی قصد کنی بروی جایی که هیچ کس - جز آن چندتایی که دلت هوایشان را میکند - تو را نشناسد . . .
باید بار و بندیلت را کامل جمع کنی و طوری بروی که کسی نتواند جای پایت را دنبال کند و پیدایت کند .
اینطوری برای همه بهتر است ! مخصوصا خودت !!!
+ خود جدیدم را معرفی می کنم {:} se+7+en (!)
در تمام زندگی ام هیچ وقت عدد 7 برایم عدد خاصی نبود ؛ بی دلیل . . .
البته یک دلیل هم دارد !!! و آن این همه بی ربطی اش به من است :) و این چقدر خوب است !
se+7+en